البته مفهوم متاورس اصلا جدید نیست. ایجاد دنیایی کاملا مجازی که بیشتر جنبههای زندگی انسان مثل کار، ورزش یا تفریح را دربرگیرد، یکی از موضوعاتی است که سالهاست ذهن بسیاری از آیندهپژوهان را به خود مشغول کرده است. اما حالا فیسبوک قصد دارد به شکلی جدی این ایده را پیاده کند. ظاهرا بنیانگذار فیسبوک بهقدری در این زمینه جدی است که حتی نام شرکتش را به متا (Meta) تغییر داد. به این ترتیب، شاید روزی شاهد باشیم که همه پلتفرمها و سرویسهای فیسبوک بهنوعی در دل متاورس گنجانده شوند. زاکربرگ در توضیح این تصمیم گفت: «در سالهای آینده، انتظار داریم که دیدگاه مردم درباره ما از یک شرکت شبکه اجتماعی به یک شرکت متاورس تغییر کند.» اما چرا متاورس اینقدر اهمیت دارد؟
تلفیق دنیای حقیقی و مجازی
برای درک بهتر متاورس، بیایید ابتدا به بررسی مولفههای اصلی آن بپردازیم. زندگی روزمره بسیاری از ما به اینترنت و تجربه آنلاین گره خورده است. در محل کار از انواع نرمافزارها، سامانههای تحت وب و ایمیل استفاده میکنیم. در زندگی فردی هم کمتر روزی است که به فعالیتهایی مثل خرید آنلاین، تماشای فیلم، یادگیری، بازیهای دیجیتال و تعامل با دوستان از طریق پلتفرمهای ارتباطی نپردازیم.
همهگیری کرونا موجب شد نقش دنیای وب در زندگیمان پررنگتر شود. اگر تا همین چند سال پیش، انجام فعالیتهایی مثل یوگا یا برخی ورزشهای انفرادی در خانه، آن هم بدون مربی بیشتر به یک کار ناشدنی شبیه بود، در روزهای خانهنشینی کرونایی، بسیاری از ما به صورت مجازی از کلاسهای ورزشی استفاده کردیم. آموزش آنلاین که بیشتر جنبه تفننی داشت، به رویکرد غالب در کشورهای مختلف تبدیل شد. دورکاری که روزگاری مفهومی ناآشنا برای بسیاری از مدیران و پرسنل بود، این روزها به یک گزینه جذاب برای بسیاری از ما تبدیل شده است. روند استقبال از خرید آنلاین و سرگرمیهای دیجیتال هم که حسابی شتاب گرفته است.
اما همه اینها، تجربیاتی مجزا از هم هستند که البته در محیطهایی مختلف (مثل فروشگاههای آنلاین، سامانههای آموزش مجازی و…) صورت میگیرند. همچنین تقریبا همه اینها یک تجربه دوبعدی و محدود هستند که البته میتوانند پیامدهایی مثل خستگی زودهنگام ناشی از حضور در جلسات آنلاین را به همراه آورند.
حالا متاورس قرار است همه این تجربیات را در یک قالب یکپارچه در اختیارمان قرار دهد. در واقع در دنیای متاورس، فاصلهای که در دنیای حقیقی بین استفاده از این ابزارها وجود دارد، از بین خواهد رفت. این دنیای یکپارچه مجازی میتواند مزایای زیادی برای کاربران داشته باشد.
ایدهای از یک رمان
شاید برایتان جالب باشد بدانید نام «متاورس» اولینبار در یک رمان مطرح شد. «تصادف برفی» (Snow Crash) یک رمان علمی-تخیلی است که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. نیل استیونسن در این کتاب از واژه «متاورس» به عنوان فناوری جایگزین اینترنت نام برد. این نویسنده در این کتاب به خوانندگانش گفت که واقعیت مجازی در آیندهای نزدیک جایگزین اینترنت میشود. در متاورس، یک سری آواتار به جای کاربر حضور دارند و میتوانند به موقعیتهای مختلف مد نظر کاربر رفته و به کارهای مختلفی دست بزنند.
تحولی در آواتارها
یکی دیگر از مشکلاتی که حضور با تجهیزات مربوط به واقعیت مجازی با آن روبهروست، تفاوتهای تجربه استفاده از آنها با تجربه در دنیای واقعی است. فرض کنید در یک جلسه آنلاین حضور دارید. آواتارهایی که به عنوان نماینده مجازی کاربران دیگر در آن جلسه هستند، بیتردید مصنوعی جلوه میکنند و در نتیجه، باورپذیری دنیای واقعی را ندارند.
چهره و بدن کاراکترهای موجود در بازیها که معمولا شباهت زیادی به چهره و بدن واقعی انسانها دارند و دلیلش نیز وقت زیادی است که طراحان برای ایجاد آنها صرف میکنند. اما آواتارها معمولا به شکلی سریع و بر اساس ویژگیهای ظاهری کاربر ایجاد میشوند. به همین دلیل، تعجبی ندارد که آواتارهای کنونی، آنقدرها هم شبیه به کاربر نباشند. همین تفاوتها میتواند به کاهش حس واقعی حضور در دنیای مجازی بینجامد. بیتردید اگر در یک جلسه سهبعدی حضور داشته باشید و رئیستان با چهرهای کارتونی در برابرتان باشد، شاید چندان حرفهایش را جدی نگیرید!
خوشبختانه زاکربرگ موضوع ضعف جدی آواتارها را تایید میکند و بر این باور است که با پیشرفتهای آینده، باورپذیری آواتارها نیز افزایش مییابد. البته او بر این نکته تاکید دارد که علاوه بر بهبود آواتارها، با یک سری اقدامات دیگر میتوان تجربه بهتری را برای کاربر رقم زد. برای نمونه، فرض کنید دور یک میز دایرهای به همراه چند نفر دیگر نشستهاید. در حالت ایدهآل، وقتی فرد سمت چپی شما حرف میزند، باید درصد بیشتری از صدای او را از خروجی سمت چپ هدستتان بشنوید. در واقع توجه به همه این جزئیات ریز میتواند تجربه متاورس را هر چه بیشتر به تجربه واقعی نزدیک کند.
در واقع هرقدر جزئیات محیط و کاراکترهای موجود در آن بیشتر به واقعیت شبیه باشد، حضور در متاورس به تجربهای واقعیتر تبدیل میشود. این روند در نهایت به استقبال بیشتر از متاورس میانجامد.
فرصتهایی ارزشمند برای درآمدزایی
البته شاید مزایای متاورس برای برخی گروهها حتی بیشتر باشد. زاکربرگ بر این باور است که متاورس میتواند انبوهی از فرصتهای ارزشمند را برای هنرمندان و پدیدآورندگان محتوا، کسانی که دور از شهرهای بزرگ به کار مشغولند و کسانی که به صورت آنلاین در کلاسها حضور مییابند به همراه آورد. او میگوید در آینده با استفاده از ابزارهایی مثل عینکهای واقعیت مجازی میتوان به صورت مجازی در یک محیط کار یا کلاس درس در کنار سایر افراد حضور یافت، در حالی که این محیط کار یا کلاس درس ممکن است اصلا در دنیای واقعی وجود نداشته باشد!
فراتر از واقعیت مجازی
با این توضیحات، شاید به این نتیجه برسیم که متاورس یک پلتفرم بزرگ مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) است. اما زاکربرگ نظر دیگری دارد. او میگوید: «احتمالا بسیاری از مردم فکر میکنند که متاورس فقط واقعیت مجازی است. البته هیچ تردیدی نیست که درصد قابلتوجهی از متاورس به واقعیت مجازی اختصاص دارد. اما متاورس فقط به این فناوری محدود نمیشود. هر کاربر با استفاده از پلتفرمهای مختلف رایانهای مثل دستگاههای ویژه واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، رایانه شخصی، تلفن همراه و حتی کنسولهای بازی میتواند به آن دسترسی یابد.»
خیلی خلاصه اینکه متاورس تجربهای سهبعدی و جامع را در اختیار کاربر قرار میدهد، اما در صورتی که کاربر از امکانات لازم برخوردار نباشد، میتواند از آن به صورت دوبعدی هم استفاده کند. همین قابلیت احتمالا موجب میشود فرآیند جذب کاربر برای این متاورس خیلی سریع پیش برود. از آنجا که خرید ابزارهای مورد نیاز (مثل واقعیت مجازی) میتواند عاملی بازدارنده برای بسیاری از کاربران باشد، امکان دسترسی در قالبهای مختلف شاید به گسترش هرچه سریعتر متاورس بینجامد.
مدیرعامل فیسبوک به یک باور عمومی دیگر درباره متاورس هم اشاره میکند و میگوید: «خیلیها فکر میکنند متاورس بیشتر برای بازی است. هیچ شکی نیست که بازی یکی از مهمترین اهداف برای استفاده از متاورس خواهد بود، اما قرار نیست این پلتفرم فقط برای بازی باشد. متاورس قرار است یک دنیای ترکیبی شامل پلتفرمهای مختلف اجتماعی که امروز داریم، باشد و البته مزیت اصلیاش نیز این است که کاربر در این فضا تجسم مییابد و حضوری ملموستر دارد.»
حکایت چالش سختافزاری
گفتیم که برای بهرهگیری هرچه بهتر از متاورس باید از عینک واقعیت مجازی بهره گرفت. یکی از انتقاداتی که برخی کارشناسان به پروژه متاورس میگیرند این است که کارکردن با یک عینک ویژه واقعیت مجازی برای ساعاتی طولانی برای کاربران چندان جذاب نیست و حتی میتواند آزاردهنده باشد. فرض کنید میخواهید از عینک کوئست۲ (Quest2) که آخرین نسخه از عینک مجازی توسعهیافته توسط یکی از زیرمجموعههای فیسبوک است، استفاده کنید. کافی است بدانید وزن این عینک ۱.۸کیلوگرم است! حتی فکر کردن به اینکه قرار است چند ساعت این وزن روی صورتمان باشد و با آن، در یک جلسه آنلاین شرکت کنیم، میتواند آزاردهنده باشد.
البته مشکلات فقط به این وزن خلاصه نمیشود. شاید هنوز وضوح تصویر در این عینکها به سطحی که بتوان از آن برای تجربیات تمامعیار در دنیای دیجیتال استفاده کرد، نرسیده باشد. برای مثال در حال حاضر، خواندن متن با این عینکها تقریبا دشوار است و یک سری ایرادات اساسی دیگر در آنها وجود دارد.
زاکربرگ این انتقاد را میپذیرد و در عین حال، بر این نکته تاکید دارد که فناوریهای سختافزار هنوز برای استفاده تمامعیار از متاورس فراهم نیست. او میگوید: «پیش از اینکه متاورس بتواند به صورت گسترده مورد استفاده عموم قرار گیرد، باید بتوانیم به سختافزارهای مناسب دست یابیم. فکر میکنیم تا پایان این دهه (سال ۲۰۳۰) بتوانیم به چنین سختافزارهایی برسیم.»
متاورس واحد یا چندگانه؟
همانطور که دیدید، مفهوم متاورس از سالها پیش در میان آیندهپژوهان مطرح بوده است. با وجود اینکه فیسبوک از این نام برای پروژه خود استفاده کرده، اما برخی بر این باورند که شاید بهتر باشد چندین متاورس در اختیار کاربران قرار داشته باشد.
یکی از مهمترین نگرانیهایی که متاورس فیسبوکی به همراه دارد، همان مشکلاتی است که انحصار یک شرکت بزرگ برای مدیریت یک پلتفرم ممکن است ایجاد کند. فیسبوک بیشتر از هر شرکت دیگر فعال در حوزه دیجیتال، با اتهاماتی جدی در حوزه فعالیتش روبهرو بوده است. آیا متاورس با این ابعاد و مقیاس میتواند از این مشکلات در امان بماند؟
شاید بهتر باشد به جای منتظر ماندن برای رسیدن به یک مشکل اساسی دیگر، دست به کار شد! برخی کارشناسان میگویند شاید بهتر باشد به سراغ گزینههای دیگری مثل یک سیستم عامل متاورسی یا پلتفرمهای نامتمرکز متاورسی برویم.
در سیستم عاملهای متاورسی، بستر ایجاد متاورس در اختیار کاربران قرار دارد. درست همانطور که هر کسی میتواند ویندوز، لینوکس یا اندروید را روی دستگاههای مختلف نصب کند و به شکل دلخواه مورد استفاده قرار دهد، وجود یک (یا چند) سیستم عامل متاورسی میتواند زمینه شکوفایی اکوسیستمی از متاورسها را فراهم سازد.
از سوی دیگر، موضوع یک (یا چند) متاورس نامتمرکز نیز جذابیتهای خاص خودش را دارد. به جای اینکه دادههای کاربران در سرورهای یک شرکت (مثل فیسبوک) ذخیره شود، ارتباطات به صورت نظیر به نظیر (P2P) صورت میگیرد. در واقع مشابه الگویی که در حال حاضر روی بلاکچین شبکههایی مثل بیتکوین یا اتریوم صورت میگیرد، میتوان یک متاورس را ایجاد کرد. این شبکه تا حد زیادی از گزند مخاطراتی که شبکههای انحصاری و شرکتی (مثل فیسبوک) دارند، در امان خواهد بود و شاید بتواند اکوسیستمی قدرتمند را به عنوان رقیب متاورسهای متمرکز شکل دهد.
پلتفرم چندلایهای
زاکربرگ متاورس را یک پلتفرم چندلایهای میخواند و در توضیح آن میگوید که قرار نیست یک شرکت بهتنهایی اقدام به ساخت متاورس کند. در واقع، ظاهرا قرار است زمینهای فراهم شود که شرکتهای مختلف بتوانند از امکان توسعه برنامههای خود در متاورس برخوردار باشند. البته او بر این نکته تاکید دارد که متاورس از نظر ساختار عملیاتی شباهت زیادی به فیسبوک امروزی دارد؛ به این ترتیب که پلتفرم اصلی توسط فیسبوک ارائه میشود و شرکتها میتوانند در آن حضور یافته و حتی اقدام به توسعه اپلیکیشنهایی برای کاربرانشان کنند.
البته مدتی است فیسبوک با چند شرکت دیگر در قالب یک کنسرسیوم، فعالیت برای کار مشترک روی متاورس را آغاز کرده است. در یکی از این کنسرسیومها شاهد حضور مایکروسافت در کنار فیسبوک برای توسعه متاورس هستیم.
هنوز جزئیات چندانی از این همکاریها منتشر نشده است. آیا این شرکتها قرار است در کنار فیسبوک و به عنوان مالک بخشی از این پروژه حضور داشته باشند یا اینکه صرفا زمینه توسعه سریعتر آن را فراهم میسازند؟ شاید در چند ماه آینده، پاسخهایی برای این پرسشها ارائه شود.
فروشگاههای زنجیرهای فیسبوک
تشویق مردم به خرید و استفاده از عینکهای واقعیت مجازی یکی از گامهای ضروری برای افزایش تعداد کاربران پروژه متاورس فیسبوک است. در این میان، ظاهرا فیسبوک قرار است برای این کار، دست به کار بیسابقهای بزند که آنهم ایجاد یکسری فروشگاه زنجیرهای برای معرفی و فروش محصولاتش است.
نیویورکتایمز که چندی پیش این خبر را منتشر کرد، میگوید فیسبوک هنوز به صورت رسمی این موضوع را اعلام نکرده است، ولی تصمیماتی جدی طی یک سال اخیر در سطوح بالای مدیریتی این شرکت برای ایجاد این فروشگاهها گرفته شده است. همچنین زمان آغاز به کار این فروشگاهها نیز هنوز مشخص نشده است.
رویای دوره نوجوانی
زاکربرگ میگوید متاورس یکی از رویاهایی است که از دوره نوجوانی داشته و همیشه میخواسته راهی برای عملیکردنش بیابد. وقتی دبیرستانی بود، دفترچهای داشت که در آن، ایدههای خلاقانه مختلفی را که به ذهنش میرسید، یادداشت میکرد و هر بار، با دانش محدود برنامهنویسی که داشت، آنها را اجرایی میکرد. خودش میگوید چند تا از ایدههایش هرگز اجرایی نشد که یکی از مهمترین آنها، ایجاد محیطی برای حضور تمامعیار کاربر بود. به نظر میرسد اکنون زاکربرگ به دنبال اجراییکردن این ایده جذاب دوران نوجوانیاش باشد.
رهایی از محدودیت
شاید به جز گیمرها که ممکن است حسابی غرق بازی و محیط آن شوند، بیشتر کاربران دنیای دیجیتال چنین تجربهای را نداشته باشند. طی یکی دو سال اخیر که تعداد جلسات آنلاین و کلاسهای مجازی بهشدت افزایش یافت و البته بسیاری از ما نیز حداقل چند بار تجربه حضور در چنین برنامههایی را داشتهایم. با وجود مزایایی که این دورهمیهای آنلاین دارند، نمیتوان منکر خستهکنندهبودن آنها (در مقایسه با حالت حضوری) شد. اصلیترین دلیل این پدیده، درگیری کمتر حواس کاربر با رویدادهای آنلاین است. برخلاف وقتی که در اتاق جلسات حضور داریم و همه حواسمان درگیر مکان، صحبتها و سایر افراد میشود، در جلسات آنلاین فقط بخشی از حواس بینایی و شنواییمان به گفتوگوها اختصاص دارد و همین موجب خستگی یا بیحوصلگی میشود.
اما متاورس شاید تحولی جدی در این زمینه باشد. این پلتفرم میتواند این امکان را فراهم کند تا با استفاده از واقعیت مجازی، بیشتر خودمان را در جلسه حس کنیم و در نتیجه شاید حضوری موثرتر هم در آن داشته باشیم. البته جذابیت متاورس به این است که پس از پایان جلسه نیز همچنان میتوانیم در آن حضور داشته باشیم و برای مثال، با همکلاسیهایمان به یک کافیشاپ برویم یا دستهجمعی بازی کنیم.
هرایزن؛ یک دستگرمی برای متاورس
نگاهی به مشخصات پروژه متاورس نشانگر بزرگ و بلندپروازانهبودن این پروژه است. اما فیسبوک بیگدار به آب نزده و مدتهاست در فضای داخلی شرکت، یک پروژه کوچکتر و با مشخصاتی مشابه متاورس را اجرا میکند. این پروژه هرایزن (Horizon) نام دارد. فیسبوک چندی پیش از یک نسخه آزمایشی از این پروژه به نام هرایزن ورکرومز (Horizon Workrooms) نیز رونمایی کرد.
این پروژه از طریق عینکهای واقعیت مجازی فیسبوک یعنی کوئست۲ در دسترس کاربران قرار دارد. وقتی میخواهید برای اولینبار اپلیکیشن مربوطه را نصب کنید، از شما خواسته میشود تا پشت میز کارتان بنشینید و البته دستگاه کنترل دستی عینک را هم در دست بگیرید. این دستگاه کنترل دستی را باید به دور میزتان حرکت دهید تا ابعاد میز برای دستگاه مشخص شود. پس از اینکه کوئست۲ با رایانه شما هماهنگ شد، میتوانید تصویری از یک اتاق مجازی را ببینید که در واقع همان اتاق کارتان است. در جلوی شما میز کارتان قرار دارد و تصویر نمایشگر رایانهتان را نیز روی آن میبینید.
با این برنامه بهراحتی امکان کار با لپتاپتان را خواهید داشت. به محض اینکه شروع به تایپکردن چیزی روی صفحه کلید لپتاپ می کنید، دوربین قرار گرفته جلوی عینک واقعیت مجازی میتواند حروف تایپشده را تشخیص دهد.
البته حضور در اتاق کارتان فقط به اینها خلاصه نمیشود. این امکان برایتان وجود دارد که در این دفتر مجازی، میزبان چند مهمان هم باشید و جلسهای را با حضور آنها داشته باشید. البته احتمالا حدس زدهاید که مهمانان شما هم باید این برنامه را روی عینک واقعیت مجازیشان داشته باشند. همچنین میتوانید در دفتر سایر افراد در جلسات آنها شرکت کنید یا حتی در یک اتاق کنفرانس، دور یک میز با هم صحبت کنید. البته این امکان برای کاربر وجود دارد که بدون داشتن عینک، اتاق جلسه و گفتوگوها را از طریق رایانه خود دنبال کند که در این صورت، همهچیز به صورت دوبعدی خواهد بود.
اینفوگرافیک شرکتهایی که تا کنون پایشان به متاورس باز شده است
و اینک اکوسیستم متاورسی
متاورس، در باز کردن فضاها و ایجاد هویت جایگزین برای تجربیات انسانی در فضای مجازی، اهمیت روزافزونی در جهان مجازی و تداوم دنیای دیجیتال، پیدا کرده است.
اگرچه متاورس برای بسیاری از کاربران به عنوان یک مفهوم خیالی و یا غیرممکن شناخته شده است اما حقیقت این است که ما در حال حاضر در میان متاورسهای اولیه زندگی میکنیم و آینده قبل از اینکه واقعاً برای ایجاد آن آماده باشیم، وجود دارد.
همانطور که در اینفوگرافیک اکوسیستم متاورس مشاهده میشود، این اکوسیستم به سرعت در حال رشد است و نوآوران و شرکتهای بزرگ فناوری در این اکوسیستم قرار دارند.
به عنوان معماران اولیه و ساکنان اولیه دنیای متاورس، صنعت بازی نقش اساسی در شکلدهی متاورس داشته و به توسعه آن کمک میکند.
چهار شرکت برتر در دنیای متاورس
Roblox
Roblox یک شرکت بازی سازی آمریکایی است که در سال ۲۰۰۴ تاسیس شد. Roblox پلتفرم بازی آمریکایی و شرکت سازنده بازی روی ساخت جهان های متاورس تمرکز دارد.
Roblox دارای لیست بلندبالایی از بازیهایی مانند Meepcity و Bloxburg است که بازیکنان را قادر میسازد خانههای مجازی بسازند و کارهای اساسی مانند یافتن شغل و جستجوی ماجراجویی در دنیای مجازی را انجام دهند.
هدف اصلی Roblox ایجاد یک پلتفرم اجتماعی است که در آن افراد بتوانند با هم معاشرت کنند. تجربیات مجازی سه بعدی که Roblox قصد ارائه آن را دارد به یک تجربه واقعی نزدیک خواهد بود.
Epic Games
Epic Games یک شرکت آمریکایی توسعه دهنده بازی های ویدئویی و نرم افزار است که در سال ۱۹۹۱ تاسیس شد. این شرکت بازی های شگفت انگیزی مانند Fortnite، Unreal Engine 4 و Unreal را ارائه می دهد. Fortnite و Unreal Engine 4 چند بازی بقا برای معتادان ماجراجویی هستند.
این شرکت همچنین در رقابت متاورس پیشرو است. تمرکز آن بر ساخت یک پلتفرم متاورس است که در آن افراد می توانند با یکدیگر صحبت کنند، با برندها ارتباط برقرار کنند و حتی می توانند برای بیشتر در دنیای مجازی بمانند.
Nike
نایک یک شرکت آمریکایی است که در حال ساختن آینده کفش و پوشاک است. این برند در ۲۶ ژانویه ۱۹۶۴ تأسیس شد و اکنون برندی چند سرویس است که کفش، پوشاک، تجهیزات و خدمات ارائه می کند. این به خاطر طیف کفش هایش (چه کژوال و چه ورزشی) معروف است.
برند برتر کفش با همکاری Roblox در حال آزمایش فناوری متاورس است. این دنیای مجازی خود Nikeland را بر روی Roblox ساخته است، نیکلند یک فضای رایگان برای کاوش بازی ها است. بازیکنان فرصتی برای امتحان کفش های ورزشی جدید و دویدن ماراتن در نیکلند خواهند داشت.
Tencent
تنسنت یک شرکت چند ملیتی چینی است که محصولات و خدمات دیجیتالی را برای بهبود شیوه زندگی مردم ارائه می دهد. در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد. در حال حاضر Tencent خدمات تجارت الکترونیک، تجارت الکترونیکی، اینترنت و پرداخت را ارائه می دهد.این ارائه دهنده خدمات چندگانه از طریق شرکت سازنده بازی TiMi Studio بر روی متاورس متمرکز شده است. تنسنت با داشتن برخی از شرکتهای برتر زیر مجموعه خود، دقیقاً از طریق بخش توسعه بازی خود Tencent Games بر استراتژی متاورس تمرکز خواهد کرد.
منبع: